بسم الله
کربلا قصه زیاد دارد ولی چرا قصه ی قاسم علیه السلام جور دیگری است ؟!
آن احلی من العسل گفتنش، آن رخصت گرفتنش برای میدان رفتن، آن گریه های وداع، ماجرای نبرد و بدن و .
چرا روضه تان جور دیگری است ؟
روضه تان کجا وصل می کند ما را ؟
انگار کن امام حسن مجتبی با آن هیئت بلند مرتبه، آن بخشندگی عظیم، آن غم قدیمی ظهور می کند در کربلا در قامت نوجوانی سیزده ساله .
سلام ما بر شما .
بسم الله
نه من باب اینکه پرافتخارترین تنیس باز دنیا شده، نه به خاطر اینکه رکورد زده
نه بخاطر مدال و جام و افتخار نه اینها ظاهر قضیه هستند . نادال پنج ساعت و خورده ای جنگید با ده سال سن بیشتر از مدودف، به اندازه این ده سال بیشتر عرق ریخت و بیشتر خسته شد گاهی احساس میکردی تمام شده، باخته، واگذار کرده ولی برد نادال برد ! بازی باخته را برد و ثابت کرد تا لحظه آخر میشود جنگید و برد ورای تصور خیلی ها .
اصلش این جور وقتها آن خیلی ها هم مهم نیستند فقط خودت مهمی ، نادال نه برای طرفدارانش نه برای جامعه ورزشی نه برای رکورد دارها نه برای هیچ کس فقط و فقط برای خودش برد .
درباره این سایت